معنی فارسی hailstoned

B1

برف باریده شده، اصطلاحی برای توصیف زمان یا موقعیتی که در آن برف باریده است.

Describes a situation or time when hail has fallen.

example
معنی(example):

آسمان برف بارید و زمین پوشیده از برف شد.

مثال:

The sky hailed, and the ground was hailstoned.

معنی(example):

آنها در طوفان دیروز برف باریده شدند.

مثال:

They were hailstoned during the storm yesterday.

معنی فارسی کلمه hailstoned

: معنی hailstoned به فارسی

برف باریده شده، اصطلاحی برای توصیف زمان یا موقعیتی که در آن برف باریده است.