معنی فارسی hair's breadth

B2

یک فاصله بسیار کوچک، یا مقدار کمی.

A very small distance or margin.

noun
معنی(noun):

A very small amount or distance.

example
معنی(example):

ماشین فقط با فاصله‌ای بسیار کم از درخت گذشت.

مثال:

The car missed the tree by a hair's breadth.

معنی(example):

او مسابقه را با اختلاف بسیار کمی برد.

مثال:

He won the race by a hair's breadth.

معنی فارسی کلمه hair's breadth

:

یک فاصله بسیار کوچک، یا مقدار کمی.