معنی فارسی hairdyes
B1جمع رنگ مو، مواد متعددی برای تغییر رنگ مو.
Plural form of hair dye, referring to multiple products used to color hair.
- NOUN
example
معنی(example):
انواع زیادی از رنگ مو در بازار موجود است.
مثال:
There are many types of hairdyes available in the market.
معنی(example):
او ترجیح میدهد از رنگ موهای ارگانیک استفاده کند تا آسیب کمتری ببیند.
مثال:
She prefers using organic hairdyes for less damage.
معنی فارسی کلمه hairdyes
:
جمع رنگ مو، مواد متعددی برای تغییر رنگ مو.