معنی فارسی hairmonger

B1

مغازه‌داری که موها یا کلاه‌گیس‌های مصنوعی را می‌فروشد.

A person who trades in hair or wigs.

example
معنی(example):

مرد مو انواع مختلفی از کلاه‌گیس‌ها را فروخت.

مثال:

The hairmonger sold various types of wigs.

معنی(example):

در بازار، مرد مو بهترین قیمت‌ها را داشت.

مثال:

In the market, the hairmonger had the best prices.

معنی فارسی کلمه hairmonger

: معنی hairmonger به فارسی

مغازه‌داری که موها یا کلاه‌گیس‌های مصنوعی را می‌فروشد.