معنی فارسی hairpins
B1گیره‌های مو، اشیایی کوچک و باریک که برای نگه‌داشتن موها در یک مدل مشخص استفاده می‌شوند.
Small decorative or functional items used to hold hair in place.
- noun
noun
معنی(noun):
A pin or fastener for the hair.
معنی(noun):
A kind of ribozyme; hairpin ribozyme.
معنی(noun):
A very tight bend in a road.
معنی(noun):
An elongated v-shaped sign placed underneath a staff to indicate a crescendo
example
معنی(example):
او از گیره‌های مو برای نگه‌داشتن مدل موی خود استفاده کرد.
مثال:
She used hairpins to hold her hairstyle in place.
معنی(example):
گیره‌های مو در طراحی‌ها و رنگ‌های مختلف وجود دارند.
مثال:
Hairpins come in various designs and colors.
معنی فارسی کلمه hairpins
:
گیره‌های مو، اشیایی کوچک و باریک که برای نگه‌داشتن موها در یک مدل مشخص استفاده می‌شوند.
