معنی فارسی hairsbreadth
C2 /ˈhɛəɹzbɹɛdθ/فاصله یا اندازهای بسیار کوچک، مشابه به اندازهای که با دقت بالا مشخص میشود.
An extremely small distance or margin, signifying a narrow escape or close call.
- noun
noun
معنی(noun):
A very short distance or a very small amount (as is the width of a hair).
example
معنی(example):
ماشین با فاصلهای به اندازه یک تار مو از دوچرخهسوار گذشت.
مثال:
The car missed the cyclist by a hairsbreadth.
معنی(example):
او با فاصلهای به اندازه یک تار مو موفق شد، که نشاندهنده رقابتی بودن وضعیت بود.
مثال:
He succeeded by a hairsbreadth, illustrating how competitive the situation was.
معنی فارسی کلمه hairsbreadth
:
فاصله یا اندازهای بسیار کوچک، مشابه به اندازهای که با دقت بالا مشخص میشود.