معنی فارسی hairsplitter

B1

شخصی که به جزئیات بسیار زیاد دقت می‌کند و نکات ریز را خیلی مهم می‌داند.

A person who makes fine or overly precise distinctions.

example
معنی(example):

او در مورد جزئیات یک موی شکاف زن است.

مثال:

He's a hairsplitter when it comes to details.

معنی(example):

موی شکاف زن بودن در برخی مشاغل می‌تواند مفید باشد.

مثال:

Being a hairsplitter can be helpful in some jobs.

معنی فارسی کلمه hairsplitter

: معنی hairsplitter به فارسی

شخصی که به جزئیات بسیار زیاد دقت می‌کند و نکات ریز را خیلی مهم می‌داند.