معنی فارسی hairtail

B1

hairtail، مدل موی که در آن موها به صورت دنباله‌ای بسته می‌شوند.

A hairstyle where the hair is tied back in a long tail-like fashion.

example
معنی(example):

او موهایش را برای مسابقه به صورت hairtail بستن.

مثال:

She wore her hair in a hairtail for the race.

معنی(example):

hairtail به او کمک کرد که برای دویدن راحت‌تر باشد.

مثال:

The hairtail made it easier for her to run.

معنی فارسی کلمه hairtail

: معنی hairtail به فارسی

hairtail، مدل موی که در آن موها به صورت دنباله‌ای بسته می‌شوند.