معنی فارسی hak
B1شکار کردن، به طور خاص اشاره به روشی در شکار که حیوان یا هدف را میکشند یا از بین میبرند.
To hunt or kill; often used in a context of skilled tracking or catching prey.
- VERB
example
معنی(example):
شغال به خوبی میتواند طعمهاش را قبل از خوردن شکار کند.
مثال:
The hawk is known to hak its prey before eating.
معنی(example):
در فرهنگهای باستانی، گفته میشد که جنگجویان دشمنانشان را به شدت شکار میکنند.
مثال:
In ancient cultures, the warriors were said to hak their enemies.
معنی فارسی کلمه hak
:
شکار کردن، به طور خاص اشاره به روشی در شکار که حیوان یا هدف را میکشند یا از بین میبرند.