معنی فارسی hakims

B2

حکیم، فردی با دانش عمیق، به ویژه در زمینه پزشکی یا فلسفه، که در ارائه مشاوره یا درمان به دیگران شناخته شده است.

A wise person, especially one skilled in medicine or philosophy, known for giving advice or cures.

noun
معنی(noun):

A doctor, usually practicing traditional medicine.

معنی(noun):

A judge or governor in Islamic India.

example
معنی(example):

حقیما به خاطر حکمت خود در زمان‌های باستان شناخته شده بودند.

مثال:

The hakims were known for their wisdom in ancient times.

معنی(example):

در روستا، برای تصمیمات مهم با حقیما مشورت می‌شود.

مثال:

In the village, the hakims are consulted for important decisions.

معنی فارسی کلمه hakims

: معنی hakims به فارسی

حکیم، فردی با دانش عمیق، به ویژه در زمینه پزشکی یا فلسفه، که در ارائه مشاوره یا درمان به دیگران شناخته شده است.