معنی فارسی halest

B1

حالت یا وضعیتی که به معنای سالم بودن و از نظر جسمی و روحی در بهترین وضعیت قرار داشتن است.

The healthiest or most vigorous among a group, often used to describe someone in the best physical condition.

example
معنی(example):

سلامتی ‌ترین نفر در گروه کسی بود که ماراتن را تکمیل کرد.

مثال:

The halest of the group was the one who completed the marathon.

معنی(example):

او بعد از بهبودی از بیماری‌اش به نظر سلامتی ‌ترین می‌رسید.

مثال:

She seemed the halest after recovering from her illness.

معنی فارسی کلمه halest

: معنی halest به فارسی

حالت یا وضعیتی که به معنای سالم بودن و از نظر جسمی و روحی در بهترین وضعیت قرار داشتن است.