معنی فارسی half relief
B1نیمراحتی، حسی که در آن فرد کمی احساس راحتی میکند اما هنوز نگران است.
A sense of feeling somewhat relieved but not completely without worry.
- OTHER
example
معنی(example):
بعد از امتحان، احساس نیمراحتی کردم.
مثال:
After the exam, I felt half relief.
معنی(example):
این خبر به من نیمراحتی داد.
مثال:
The news brought me half relief.
معنی فارسی کلمه half relief
:
نیمراحتی، حسی که در آن فرد کمی احساس راحتی میکند اما هنوز نگران است.