معنی فارسی halfass

B1

کار نیمه‌کاره یا ناکامل که تأثیر منفی بر نتیجه کلی دارد.

A lackluster or insufficient effort put into a task.

example
معنی(example):

مشارکت نیمه‌کاره او تیم را ناامید کرد.

مثال:

Her halfass contribution disappointed the team.

معنی(example):

یک کار نیمه‌کاره معمولاً انتظارات را برآورده نمی‌کند.

مثال:

A halfass job usually doesn't meet expectations.

معنی فارسی کلمه halfass

: معنی halfass به فارسی

کار نیمه‌کاره یا ناکامل که تأثیر منفی بر نتیجه کلی دارد.