معنی فارسی halluces
B2مؤلفههایی از پا که به انگشت بزرگ پا اطلاق میشوند و در تعادل و حرکت نقش دارند.
The plural of hallux; refers to the large toe of the foot.
- noun
noun
معنی(noun):
The big toe.
example
معنی(example):
حالوکها شکل جمع هالوکس هستند و به انگشتان بزرگ پا اشاره میکنند.
مثال:
Halluces are the plural form of hallux, referring to the big toes.
معنی(example):
در آناتومی، حالوکها نقش مهمی در تعادل و راه رفتن دارند.
مثال:
In anatomy, halluces play an important role in balance and walking.
معنی فارسی کلمه halluces
:
مؤلفههایی از پا که به انگشت بزرگ پا اطلاق میشوند و در تعادل و حرکت نقش دارند.