معنی فارسی hallucinates
B1به معنای این است که فرد تصاویری را میبیند یا صداهایی را میشنود که وجود ندارند، معمولاً به دلیل خستگی یا تأثیر داروها.
To experience hallucinations; seeing or hearing things that are not present.
- verb
verb
معنی(verb):
To seem to perceive things (with one or more of one's senses) which are not really present; to have visions; to experience a hallucination.
example
معنی(example):
او زمانی که خیلی خسته است، توهم میبیند.
مثال:
He hallucinates when he is very tired.
معنی(example):
برخی داروها ممکن است باعث توهم در افراد شوند.
مثال:
Some medications can cause people to hallucinate.
معنی فارسی کلمه hallucinates
:
به معنای این است که فرد تصاویری را میبیند یا صداهایی را میشنود که وجود ندارند، معمولاً به دلیل خستگی یا تأثیر داروها.