معنی فارسی hallucinations
B2توهمات، تصاویری یا صداهایی هستند که فرد تجربه می‌کند در حالی که چیزی واقعی وجود ندارد.
Sensory experiences that appear real but are created by the mind.
- noun
noun
معنی(noun):
A sensory perception of something that does not exist, often arising from disorder of the nervous system, as in delirium tremens; a delusion.
معنی(noun):
The act of hallucinating; a wandering of the mind; an error, mistake or blunder.
example
معنی(example):
توهمات می‌توانند ترسناک باشند.
مثال:
Hallucinations can be frightening.
معنی(example):
او پس از تصادف تجربه توهم داشت.
مثال:
He experienced hallucinations after the accident.
معنی فارسی کلمه hallucinations
:
توهمات، تصاویری یا صداهایی هستند که فرد تجربه می‌کند در حالی که چیزی واقعی وجود ندارد.
