معنی فارسی halogenate
B1هالوژندار کردن، عمل افزودن یک عنصر هالوژن به یک ترکیب شیمیایی است.
To introduce halogens into a compound through a chemical reaction.
- VERB
example
معنی(example):
شیمیدانها معمولاً ترکیبات آلی را هالوژندار میکنند تا ویژگیهای آنها را بهبود بخشند.
مثال:
Chemists often halogenate organic compounds to improve their properties.
معنی(example):
برای هالوژندار کردن محلول، باید به آرامی برم را اضافه کنید.
مثال:
To halogenate the solution, you need to add bromine carefully.
معنی فارسی کلمه halogenate
:
هالوژندار کردن، عمل افزودن یک عنصر هالوژن به یک ترکیب شیمیایی است.