معنی فارسی halvas

B2

نوعی شیرینی که می‌تواند شامل تنوع‌هایی از حلوه و تهیه‌های مختلف باشد.

Variations of halvah, often specific to different cultural traditions.

example
معنی(example):

حلواها تنوعاتی از حلوه هستند که در فرهنگ‌های مختلف یافت می‌شوند.

مثال:

Halvas are variations of halvah found in different cultures.

معنی(example):

سرآشپز چندین نوع حلوا را برای دسر تهیه کرد.

مثال:

The chef prepared several types of halvas for dessert.

معنی فارسی کلمه halvas

: معنی halvas به فارسی

نوعی شیرینی که می‌تواند شامل تنوع‌هایی از حلوه و تهیه‌های مختلف باشد.