معنی فارسی halyard

B1

ریسمان یا طناب برای بلند کردن بادبان یا پرچم با استفاده از نیروی کشش.

A rope used to raise and lower a sail or flag.

noun
معنی(noun):

A rope used to raise or lower a sail, flag, spar or yard.

example
معنی(example):

ملوان حلیارد را کشید تا بادبان را بلند کند.

مثال:

The sailor pulled the halyard to raise the sail.

معنی(example):

آنها حلیارد را تنظیم کردند تا ارتفاع پرچم را کنترل کنند.

مثال:

They adjusted the halyard to control the height of the flag.

معنی فارسی کلمه halyard

: معنی halyard به فارسی

ریسمان یا طناب برای بلند کردن بادبان یا پرچم با استفاده از نیروی کشش.