معنی فارسی hambones
B1همبون‌ها، بخش‌های گوشتی گردی هستند که معمولاً به عنوان عطر و طعم‌دهنده در غذاها استفاده می‌شوند.
Hambones are the bones with meat attached, often used in cooking to enhance flavor in dishes.
- noun
noun
معنی(noun):
The bone at the center of a ham
معنی(noun):
A ham; an eager or inferior performer
معنی(noun):
A certain type of dance that involves making noise with the body, especially by slapping parts of the body with one's hands
معنی(noun):
Four consecutive strikes.
example
معنی(example):
اصطلاح همبون به انتهای گرد گوشت اشاره دارد.
مثال:
The term hambones refers to the rounded ends of meat.
معنی(example):
در آشپزی، همبون‌ها طعم به سوپ‌ها و خورشت‌ها می‌دهند.
مثال:
In cooking, hambones add flavor to soups and stews.
معنی فارسی کلمه hambones
:
همبون‌ها، بخش‌های گوشتی گردی هستند که معمولاً به عنوان عطر و طعم‌دهنده در غذاها استفاده می‌شوند.
