معنی فارسی hamperman

B1

شخصی که به طور مداوم موانع و مشکلاتی ایجاد می‌کند.

A person who consistently creates obstacles or problems.

example
معنی(example):

مانع‌زن مسئول تأخیر در تحویل بود.

مثال:

The hamperman was responsible for the delays in delivery.

معنی(example):

به عنوان یک مانع‌زن، او اغلب مشکلات بیشتری نسبت به آنچه حل می‌کرد، ایجاد می‌کرد.

مثال:

As a hamperman, he often created more problems than he solved.

معنی فارسی کلمه hamperman

: معنی hamperman به فارسی

شخصی که به طور مداوم موانع و مشکلاتی ایجاد می‌کند.