معنی فارسی han
B1هَن، به معنای آوردن آرامش و فضایی ملایم است که در فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی مشاهده میشود.
To create or maintain a calm and peaceful presence in social or cultural settings.
- VERB
example
معنی(example):
هَن کردن به معنای حضور آرامی را آوردن است.
مثال:
To han is to bring a calm presence.
معنی(example):
وقتی که هَن میکنید، فضایی آرام را ایجاد میکنید.
مثال:
When you han, you create a peaceful atmosphere.
معنی فارسی کلمه han
:
هَن، به معنای آوردن آرامش و فضایی ملایم است که در فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی مشاهده میشود.