معنی فارسی hand-operated
B1دستعمل، دستگاهی که به صورت دستی کار میکند.
A device that is operated manually, without power.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این ماشین دستی است و از برق استفاده نمیکند.
مثال:
This machine is hand-operated and does not use electricity.
معنی(example):
پمپ دستی استفاده از آن آسان است.
مثال:
A hand-operated pump is easy to use.
معنی فارسی کلمه hand-operated
:
دستعمل، دستگاهی که به صورت دستی کار میکند.