معنی فارسی hand-spans
B1جمع بستن دستسنج؛ واحد اندازهگیری که با استفاده از دست اندازهگیری میشود.
The plural form of hand-span, indicating multiple measurements using hands.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها ارتفاع را با استفاده از دستها اندازهگیری کردند.
مثال:
They calculated the height in hand-spans.
معنی(example):
کتاب ده دست طول داشت.
مثال:
The book was ten hand-spans tall.
معنی فارسی کلمه hand-spans
:
جمع بستن دستسنج؛ واحد اندازهگیری که با استفاده از دست اندازهگیری میشود.