معنی فارسی handel
B1هندل به معنی برخورد و مدیریت کردن چیزی یا کسی است.
To deal with or manage a situation or task.
- VERB
example
معنی(example):
آهنگساز جورج فریدریک هندل اوراتوریوهای معروف زیادی نوشت.
مثال:
The composer George Frideric Handel wrote many famous oratorios.
معنی(example):
این وضعیت را با احتیاط و صبر مدیریت کن.
مثال:
Handle the situation with care and patience.
معنی فارسی کلمه handel
:
هندل به معنی برخورد و مدیریت کردن چیزی یا کسی است.