معنی فارسی handheld device

B1

دستگاه‌هایی که به آسانی با یک دست نگهداری و استفاده می‌شوند.

A portable electronic device that can be held in one hand.

example
معنی(example):

من یک دستگاه دستی جدید برای بازی خریداری کردم.

مثال:

I bought a new handheld device for gaming.

معنی(example):

این دستگاه دستی عمر باتری طولانی دارد.

مثال:

The handheld device has a long battery life.

معنی فارسی کلمه handheld device

: معنی handheld device به فارسی

دستگاه‌هایی که به آسانی با یک دست نگهداری و استفاده می‌شوند.