معنی فارسی handknitted
B1محصولاتی که با دست بافته شدهاند، معمولاً از الیاف طبیعی و با دقت بالایی ساخته میشوند.
Items made by knitting using hands rather than machines.
- verb
verb
معنی(verb):
To knit by hand.
example
معنی(example):
او در طول زمستان یک ژاکت دستباف پوشید.
مثال:
She wore a handknitted sweater during the winter.
معنی(example):
او یک شال دستباف به عنوان هدیه دریافت کرد.
مثال:
He received a handknitted scarf as a gift.
معنی فارسی کلمه handknitted
:
محصولاتی که با دست بافته شدهاند، معمولاً از الیاف طبیعی و با دقت بالایی ساخته میشوند.