معنی فارسی handle someone or something with kid gloves
B2به آرامی و با احتیاط رفتار کردن با کسی یا چیزی، به ویژه زمانی که آن شخص یا چیز حساس است.
To treat someone or something very gently or carefully.
- IDIOM
example
معنی(example):
شما باید با او با احتیاط رفتار کنید؛ او بسیار حساس است.
مثال:
You need to handle him with kid gloves; he’s very sensitive.
معنی(example):
او مذاکرات را با احتیاط پیش برد تا از درگیری جلوگیری کند.
مثال:
She handled the negotiations with kid gloves to avoid conflicts.
معنی فارسی کلمه handle someone or something with kid gloves
:
به آرامی و با احتیاط رفتار کردن با کسی یا چیزی، به ویژه زمانی که آن شخص یا چیز حساس است.