معنی فارسی handpicked
B1انتخاب شده با دقت، معمولاً به معنای کیفیت و توجه خاص به جزئیات در انتخاب.
Chosen with care and attention, often implying high quality and thoughtfulness.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این گلهای انتخاب شده بهدست خودم برای شما هستند.
مثال:
These handpicked flowers are for you.
معنی(example):
تیم انتخاب شده قهرمانی را برد.
مثال:
The handpicked team won the championship.
معنی فارسی کلمه handpicked
:
انتخاب شده با دقت، معمولاً به معنای کیفیت و توجه خاص به جزئیات در انتخاب.