معنی فارسی handprints

B1

دست‌چاپ‌ها به ردیابی یا نشانه‌های ایجاد شده با استفاده از دست اشاره دارد که معمولاً به عنوان هنر یا یادگاری مورد استفاده قرار می‌گیرد.

Imprints made by applying paint or ink to the hands and pressing them onto a surface, often used in art or as keepsakes.

noun
معنی(noun):

A mark or trace left by a hand, including more than fingerprints.

مثال:

The floor was covered with handprints, footprints, and pawprints.

example
معنی(example):

کودکان آثار رنگین دست روی پوستری ایجاد کردند.

مثال:

The kids made colorful handprints on the poster.

معنی(example):

دست‌چاپ‌ها می‌توانند برای ساخت هدیه‌های به یاد ماندنی استفاده شوند.

مثال:

Handprints can be used to make memorable gifts.

معنی فارسی کلمه handprints

: معنی handprints به فارسی

دست‌چاپ‌ها به ردیابی یا نشانه‌های ایجاد شده با استفاده از دست اشاره دارد که معمولاً به عنوان هنر یا یادگاری مورد استفاده قرار می‌گیرد.