معنی فارسی handsbreadth

A2

دست‌پهن، واحد اندازه‌گیری طول و عرض که معمولاً با عرض دست انسانی برابر است.

A unit of measurement equivalent to the breadth of a human hand.

example
معنی(example):

عرض میز حدود یک دست‌پهن است.

مثال:

The width of the table is about a handsbreadth.

معنی(example):

او فاصله را به اندازه یک دست‌پهن اندازه‌گیری کرد.

مثال:

He measured the gap to be a handsbreadth wide.

معنی فارسی کلمه handsbreadth

: معنی handsbreadth به فارسی

دست‌پهن، واحد اندازه‌گیری طول و عرض که معمولاً با عرض دست انسانی برابر است.