معنی فارسی handyblow

B1

ضربه‌ای که به طور مؤثر برای تعمیر یا تنظیم چیزی به کار می‌رود.

A useful or effective blow used for fixing or adjusting something.

example
معنی(example):

او یک ضربه‌ی هندیبلوی به منظور تعمیر مبلمان زد.

مثال:

He gave a handyblow to fix the furniture.

معنی(example):

او از یک ضربه‌ی هندیبلوی برای تنظیم قاب عکس استفاده کرد.

مثال:

She used a handyblow to adjust the picture frame.

معنی فارسی کلمه handyblow

: معنی handyblow به فارسی

ضربه‌ای که به طور مؤثر برای تعمیر یا تنظیم چیزی به کار می‌رود.