معنی فارسی handygripe

B1

شکایت یا انتقاد کاربردی، که می‌تواند به بهبود شرایط کمک کند.

A useful complaint that may lead to improvements.

example
معنی(example):

او در مورد خدمات کند شکایت مفیدی داشت.

مثال:

He had a handy gripe about the slow service.

معنی(example):

شکایت مفید او به بهبود جریان کار تیم کمک کرد.

مثال:

Her handygripe helped improve the team's workflow.

معنی فارسی کلمه handygripe

: معنی handygripe به فارسی

شکایت یا انتقاد کاربردی، که می‌تواند به بهبود شرایط کمک کند.