معنی فارسی hang one's hat

B2

به معنای داشتن یک مکان ثابت یا راحت برای زندگی یا کار.

A place where one lives or feels comfortable.

verb
معنی(verb):

To reside; to call a place home.

معنی(verb):

(by extension) To identify with; to be.

example
معنی(example):

این شهر جایی است که من اقامت دارم.

مثال:

This town is where I hang my hat.

معنی(example):

شما هر زمانی می‌توانید در دفتر من استراحت کنید.

مثال:

You can hang your hat in my office anytime.

معنی فارسی کلمه hang one's hat

:

به معنای داشتن یک مکان ثابت یا راحت برای زندگی یا کار.