معنی فارسی hang-dog
B2حالت غمگین یا ناامید، معمولاً به شکلی که گویی فرد متوجه خطایی شده است.
An expression of sadness or guilt; often associated with being ashamed.
- noun
noun
معنی(noun):
The situation of hanging on the rope after falling off a climb.
معنی(noun):
A rascal, one fit to be executed by hanging.
example
معنی(example):
او پس از باخت در بازی چهره‌ای غمگین داشت.
مثال:
He had a hang-dog expression after losing the game.
معنی(example):
او وقتی که من او را در حال تقلب دیدم، به من نگاهی غمگین انداخت.
مثال:
She gave me a hang-dog look when I caught her cheating.
معنی فارسی کلمه hang-dog
:
حالت غمگین یا ناامید، معمولاً به شکلی که گویی فرد متوجه خطایی شده است.
