معنی فارسی hard cash
B1پول نقد که به صورت اسکناس و سکه است.
Physical money, as opposed to checks or credit.
- noun
noun
معنی(noun):
Ready money
example
معنی(example):
من نقدی را به کارت اعتباری ترجیح میدهم.
مثال:
I prefer hard cash over credit cards.
معنی(example):
او ماشین را با نقدی پرداخت کرد.
مثال:
He paid for the car with hard cash.
معنی فارسی کلمه hard cash
:
پول نقد که به صورت اسکناس و سکه است.