معنی فارسی hard core
B2هسته سخت، افراد یا گروههایی که به شدت به یک ایده یا عقیده متعهد هستند.
Individuals or groups who have a firm commitment to a particular ideology or belief.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او یک طرفدار سختکوش این گروه است.
مثال:
He is a hard core fan of the band.
معنی(example):
باورهای سختکوش آنها راهنمای اقداماتشان است.
مثال:
Their hard core beliefs guide their actions.
معنی فارسی کلمه hard core
:
هسته سخت، افراد یا گروههایی که به شدت به یک ایده یا عقیده متعهد هستند.