معنی فارسی hard landing
B2فرود ناگهانی و دشوار، معمولاً در پروازها.
A landing that causes a significant impact on the surface, often undesirable.
- NOUN
example
معنی(example):
هواپیما به دلیل بادهای شدید، به شکلی سخت به زمین نشسته است.
مثال:
The plane made a hard landing due to strong winds.
معنی(example):
او در حین پاراگلایدینگ یک فرود سخت را تجربه کرد.
مثال:
He experienced a hard landing while skydiving.
معنی فارسی کلمه hard landing
:
فرود ناگهانی و دشوار، معمولاً در پروازها.