معنی فارسی hard measure
B2اقدام سخت یا قانونی که به منظور حل مشکلات جدی اتخاذ میشود.
A strict or severe action taken to address a significant issue.
- NOUN
example
معنی(example):
دولت یک اقدام سخت برای کاهش جرم انجام داد.
مثال:
The government took a hard measure to reduce crime.
معنی(example):
مدرسه یک اقدام سخت علیه زورگویی اعمال کرد.
مثال:
The school enforced a hard measure against bullying.
معنی فارسی کلمه hard measure
:
اقدام سخت یا قانونی که به منظور حل مشکلات جدی اتخاذ میشود.