معنی فارسی hard nut

B2

شخصی که به سختی می‌توان به او نفوذ کرد یا او را متقاعد کرد.

A person who is difficult to understand or persuade.

example
معنی(example):

او آدم سختی برای درک کردن است.

مثال:

She is a hard nut to crack.

معنی(example):

او به عنوان شخص دشواری در مذاکرات شناخته می‌شود.

مثال:

He is known as a hard nut in the negotiations.

معنی فارسی کلمه hard nut

: معنی hard nut به فارسی

شخصی که به سختی می‌توان به او نفوذ کرد یا او را متقاعد کرد.