معنی فارسی hard-shell
B2سختپوسته، اشاره به یک نوع ساختار محکم و مقاوم دارد که میتواند از آسیب جلوگیری کند.
Referring to an outer layer that is rigid and offers protection to the contents inside.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having a rigid shell.
معنی(adjective):
Refusing to compromise; confirmed or deep-rooted.
example
معنی(example):
چمدان سختپوسته لباسهای من را محافظت کرد.
مثال:
The hard-shell suitcase protected my clothes.
معنی(example):
من یک کیف سختپوسته برای لپتاپم خریدم.
مثال:
I bought a hard-shell case for my laptop.
معنی فارسی کلمه hard-shell
:
سختپوسته، اشاره به یک نوع ساختار محکم و مقاوم دارد که میتواند از آسیب جلوگیری کند.