معنی فارسی haricots
B1نوعی لوبیا کوچک سفید یا قرمز که در آشپزی به کار میرود.
A type of small, round bean, often used in cooking, especially in salads and stews.
- noun
noun
معنی(noun):
A common bean.
معنی(noun):
A stew of lamb and vegetables.
example
معنی(example):
حریرها معمولاً در سالادها استفاده میشوند.
مثال:
Haricots are often used in salads.
معنی(example):
من از پختوپز با حریرها لذت میبرم.
مثال:
I enjoy cooking with haricots.
معنی فارسی کلمه haricots
:
نوعی لوبیا کوچک سفید یا قرمز که در آشپزی به کار میرود.