معنی فارسی harmonicism

B1

رویکردی در موسیقی که بر ساختارهای هارمونیک تمرکز دارد.

A focus on harmony in music, emphasizing harmonic structures and relationships.

example
معنی(example):

هارمونیک‌گرایی یک مفهوم مهم در تئوری موسیقی است.

مثال:

Harmonicism is an important concept in music theory.

معنی(example):

هنرمند در آثار خود هارمونیک‌گرایی را پذیرفت.

مثال:

The artist embraced harmonicism in their compositions.

معنی فارسی کلمه harmonicism

: معنی harmonicism به فارسی

رویکردی در موسیقی که بر ساختارهای هارمونیک تمرکز دارد.