معنی فارسی harmoniser

B1

هماهنگ‌کننده، شخص یا ابزاری که در ترکیب صداها برای ایجاد هارمونی کمک می‌کند.

A person or device that helps to create harmony by blending sounds.

example
معنی(example):

یک هماهنگ‌کننده برای ترکیب عناصر صوتی مختلف ضروری است.

مثال:

A harmoniser is crucial for blending different sound elements.

معنی(example):

در موسیقی، یک هماهنگ‌کننده غنای ملودی را افزایش می‌دهد.

مثال:

In music, a harmoniser enhances the richness of the tune.

معنی فارسی کلمه harmoniser

: معنی harmoniser به فارسی

هماهنگ‌کننده، شخص یا ابزاری که در ترکیب صداها برای ایجاد هارمونی کمک می‌کند.