معنی فارسی harpagon
B2هارپاگون، شخصیتی ادبی که به شدت درگیر ثروت و مالاندوزی است و به عنوان نماد شخصیتهای خسیس شناخته میشود.
A literary character known for his obsession with wealth and greed.
- NOUN
example
معنی(example):
هارپاگون شخصیتی از یک نمایشنامه معروف است.
مثال:
Harpagon is a character from a famous play.
معنی(example):
داستان حول وسواس هارپاگون به پول میچرخد.
مثال:
The story revolves around Harpagon's obsession with money.
معنی فارسی کلمه harpagon
:
هارپاگون، شخصیتی ادبی که به شدت درگیر ثروت و مالاندوزی است و به عنوان نماد شخصیتهای خسیس شناخته میشود.