معنی فارسی harper
B1کسی که به نواختن هارپ علاقه دارد و در این ساز مهارت دارد.
A person who plays the harp.
- noun
noun
معنی(noun):
A harpist, especially one who plays a traditional harp without pedals.
معنی(noun):
An old Irish brass coin bearing the emblem of a harp.
example
معنی(example):
هارپر موزیک زیبایی نواخت.
مثال:
The harper played beautiful music.
معنی(example):
او یک هارپر ماهر در گروه ما است.
مثال:
She is a skilled harper in our band.
معنی فارسی کلمه harper
:
کسی که به نواختن هارپ علاقه دارد و در این ساز مهارت دارد.