معنی فارسی harrage
B1هاراج، به معنای جستجو و کندن به منظور یافتن یا تخریب.
To rummage or search through something, often in a disorganized or hasty manner.
- VERB
example
معنی(example):
گروه تصمیم گرفتند که انبار قدیمی را هاراج کنند.
مثال:
The group decided to harrage the old barn.
معنی(example):
آنها بعدازظهر را به هاراج کردن خانه متروکه گذراندند.
مثال:
They spent the afternoon harraging the abandoned house.
معنی فارسی کلمه harrage
:
هاراج، به معنای جستجو و کندن به منظور یافتن یا تخریب.