معنی فارسی harrowtry
B1آزار و رنج، فرایند یا حالت ترسناک بودن.
A state or condition of being harrowed emotionally or mentally.
- NOUN
example
معنی(example):
آزار و رنج او دروننگری او را نمایان ساخت.
مثال:
His harrowtry revealed his inner turmoil.
معنی(example):
آزار و رنج شخصیت یک موضوع مرکزی در کتاب بود.
مثال:
The character's harrowtry was a central theme of the book.
معنی فارسی کلمه harrowtry
:
آزار و رنج، فرایند یا حالت ترسناک بودن.