معنی فارسی hasbeen

B1

شخصی که زمانی معروف بود اما اکنون دیگر مورد توجه نیست.

A term for someone who was once a star but is now forgotten.

example
معنی(example):

او را اغلب یک نام از دست رفته می‌نامند چون آخرین موفقیتش خیلی وقت پیش بود.

مثال:

He is often called a hasbeen since his last hit.

معنی(example):

نامیده شدن به عنوان یک نام از دست رفته می‌تواند برای برخی از سلبریتی‌ها دشوار باشد.

مثال:

Being called a hasbeen can be hard for some celebrities.

معنی فارسی کلمه hasbeen

: معنی hasbeen به فارسی

شخصی که زمانی معروف بود اما اکنون دیگر مورد توجه نیست.