معنی فارسی hashemite

B2

هاشمی، اشاره به خانواده سلطنتی هاشمی که در کشورهای عربی وجود دارد.

Of or relating to the Hashemite family, a royal family descended from the Prophet Muhammad.

noun
معنی(noun):

An orthorhombic-dipyramidal mineral containing barium, chromium, oxygen, and sulfur.

example
معنی(example):

خانواده هاشمی اردن را اداره می‌کند.

مثال:

The Hashemite family rules Jordan.

معنی(example):

او عضو سلطنت هاشمی است.

مثال:

He is a member of the Hashemite dynasty.

معنی فارسی کلمه hashemite

: معنی hashemite به فارسی

هاشمی، اشاره به خانواده سلطنتی هاشمی که در کشورهای عربی وجود دارد.